محمد آصف محسنی

تبلیغ در فضای مجازی

تبلیغ در فضای مجازی

محمد آصف محسنی

امید به آینده بهتر و عدالت پایدار با ظهور صاحب الامر (عج) و احقاق حقوق پایمال شده گان!.

اشک در چشمان من طوفان غم دارد هنوز = خنده بر لب میزنم تاکس نفهمد راز من.!

شباهتهای خوارج صدر اسلام با وهابیت امروز

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۲ ق.ظ

وهابیت از بدو شکل‌گیری تا زمان کنونی عقاید و طرز تفکرات متمایزی را با دیگر مسلمانان از خود بروز می‌دهند و با برداشت سطحی و غیر مدقّقانه‌ای که از آیات و روایات دارند همواره باعث کج‌روی‍ی‌ها و تندروی‌ها و نشان دادن چهره‌ای خشن و سختگیرانه از اسلام و در افکار عمومی در مقابل مذاهب دیگر شدند.

وهابیت به جهت عدم پشتوانه دینی و مذهبی و علمی که مقبول جامعه و عامه مسلمین باشد نتوانستند در طول دوران بروز عقاید خود تا به امروز، جایگاه مناسبی را در بین مذاهب اسلامی پیدا کنند. بنابراین برای تثبیت و القای عقاید خود در اکثر موارد متوسل به زور شده و به خاطر عدم بهره‌وری از روش‌های منطقی، متاسفانه با دست به قبضه بردن باعث و بانی ریخته شدن خون بسیاری از مسلمانان از جمله عده زیادی از کودکان و زنان مظلوم و بی‌دفاع شدند.

سرچشمه این نابه هنجاری‌ها، خواسته یا ناخواسته متاثر از الگو پذیری خوارج نهروان است که در آن زمان بنای مخالفت و اتکای به فهم خویش را در مقابل امر امام زمان خود قرار دادند و در مقابل قرآن ناطق، آنچه از ظاهر قرآن به ذهنشان می‌رسید، ولو این‌که برخلاف رای امام معصوم باشد را عمل می‌کردند.

بنابراین وهابیت در اعتقادات و اعمال و رفتار تشابهات زیادی را خوارج صدر اسلام دارند که در این‌جا به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:

۱.بدعت‌گذاری در دین و جمود فکری

از جمله الگوبرداری‌هایی که وهابیت از خوارج یرداشت کردند، بدعنی بود که آنان در دین بوجود آوردند و بر اساس آن جز خود، دیگر مسلمانان را کافر می‌دانستند و می‌گفتند: کسی که مرتکب گناهان کبیره شود، در آتش دوزخ، جاودانه خواهد بود! آنان (خوارج) خون و مال مسلمانان غیر از خود را حلال دانسته و فرزندان آنان را اسیر می‌کردند و می‌گفتند: در کشور اسلامی اگر گناه کبیره آشکار شود، به کشور کفر تبدیل می‌شود. 

وهابیان هم امروزه مسلمانانی را که در عقاید، مخالف باورهایشان باشند، مشرک می‌دانند و خون و مال آن‌ها را حلال می‌شمارند و فرزندان مسلمانان را اسیر می‌گیرند. آنان مسلمانان را مشرک خطاب می‌کنند و سرزمین‌های مسلمانان را سرزمین کفر معرفی می‌کنند به نحوی که هجرت از آن‌جا را لازم و ضروری می‌دانند. همچنین کسی را که نماز را ترک کرده باشد، واجب القتل می‌شمارند.

«سلیمان بن عبدالوهاب» در رساله‌ای که در ردّ برادرش محمد بن عبد الوهاب نوشته، آورده است: « ابن قیم گفته خوارج دو ویژگی داشتند که به واسطه آن از دیگر مسلمانان و پیشوایان آن‌ها جدا شده‌اند: نخست آنکه از سنّت فاصله گرفته و آنچه را سنت نیست، سنّت انگاشته‌اند. دوم آن‌که مسلمانان را به دلیل ارتکاب گناه، کافر قلمداد کرده و سرزمین اسلام را سرزمین کفر شمرده‌اند. پس سزاوار است که مسلمانان از این دو اصل غلط برحذر باشند و از پی‌آمدهای آن دو اصل؛ یعنی دشمن مسلمانان و لعن و سرزنش آنان و حلال شمردن خون و مال آن‌ها و به طور کلی از هرگونه بدعتی بپرهیزند.[۱] این ویژگی که ابن قیم بیان کرد در وهایبان نیز وجود دارد.

۲. مقدس مآبی و قشری‌گری

از جمله تشابهات دیگر وهابیت با خوارج «مقدس‌مآبی» و کوته‌نظری» می‌باشد. خوارج نسبت به خواندن نماز و قرآئت قرآن اهتمام زیادی داشتند به جوری که از زیادی سجده، پیشانی‌هایشان پینه می‌بست و در عین حال خواهان حقیقت بودند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: « لاتقتلوا الخوارج بعدی من طلب الحق فاخطاه کمن طلب الباطل فاصابه» [۲] یعنی: پس از من با خوارج نجنگید؛ چون یکسان نیستند. آنان که در جستجوی حقند، ولی دچار خطا و لغزش می‌شوند و آنان که در پی باطلند و بدان رسیده‌اند.

در واقع خوارج مردمانی به ظاهر دیندار، پرهیزگار و خویشتندار از گناه بودند. گویند یکی از آنان خوکی را با شمشیرش کشت و دیگری اعتراض کرد و گفت: این عمل تو فساد در روی زمین است! نیز گفته‌ند یکی از خوارج در سر راه خرمایی جست و آن را در دهان گذاشت؛ دیگری سر رشید و خرما را از دهان او بیرون آورد که چیز حرام خوردی! البته همینان به راحتی مسلنانان را می‌کشتند و زنان را به اسیری می‌گرفتند و آنان را میان خود خرید و فروش می‌کردند. وهابیان نیز در آین زمان مرتکب اعمال مشابهی می‌شوند. اینان به ظاهر تعصب در دین دارند و در مسایل دینی سخت‌گیرند. مثلا نماز را به موقع به پا می‌دارند و در عبادت می‌کوشند و به گمان خودشان در طلب حقیقتند. ولی وقتی به شهرهای مسلمانان حمله می‌کردند زنان و کودکان، از پیر و جوان را به خاک و خون می‌کشیدند و اموال آنان را غارت می‌کردند.

در پایان و برای پرهیز از طولانی شدن مطلب فقط به یک مورد دیگر بسنده می‌کنیم و آن تشابه در ظاهرگرایی است. خوارج در شبهه‌ها و عقاید انحرافیشان، به ظاهر برخی آیات تمسک جسته‌اند. وهابیان نیز از ظواهر آیات قرآنی برداشت‌هایی می‌کنند که هیچ انسان خردمند و معقولی چنین برداشت‌هایی را نمی‌کند و آن‌ها را نمی‌پذیرد. مانند اعتقاد به جسمانیت خداوند یا تفسیر سطحی و قائل شدن به عرش و لوح و قلم و کرسی و رویت خداوند و همچنین اثبات دست و پا و جوارح برای ذات باری‌تعالی.[۳]

منابع:

[۱]. سلیمان بن عبدالوهاب, الصواعق الالهیه, ص ۲۲
[۲]. نهج البلاغه, تحقیق: شیخ محمد عبده, ج ۱, ص ۱۰۸, ح ۶۱
[۳]. تارخچه نقد و برسی وهابی‌ها, برگردان: سید ابراهیم علوی, ج۲, صص ۷۹-۹۰ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی